خلاصه داستان :

به راستی معنای زندگی چیست؟
– زندگی امتحان است امتحان تحمل ،صبر ، ایمان.
از ان دسته امتحان هاست که نمره ی قبولی اش به سختی به دست می آید…از آن امتحان های سخت که مسیر زندگی انسان ها را تغییر میدهند از آن امتحان ها که تمام ایمانت را به بازی میگیرندو تو میجنگی برای اینکه بازنده نباشی!

خلاصه داستان :

رها هم یه دختره … یه دختر که مثل خیلی از ما ها طعم محبت یا عشق خانواده رو نچشیده … خیلی زود دل بست … خیلی هم زود دلش شکست که البته …

خلاصه داستان :

داستان درباره دختری که در نوجوانی یک شکست عشقی می خوره و بعد از اون از عشق بیزار میشه و پسری که برادرش رو از دست داده و دچار افسردگی شده و اتفاقاتی که برای این دو جوون میفته …

خلاصه داستان :

داستان راجع به دختری جذاب و مغرور به اسم آرلاست که تو یه مهمونی نامزدشو در حال خیانت به خودش میبینه … همون موقع مهمونی رو ترک میکنه و در حالی که با وضعیت پریشون داره از تو بزرگراه رد میشه ، نزدیکه که یه ماشین با سرعت بهش بزنه … اما یه نفر جونشو نجات میده و باز آرلا رو به جاده ی زندگی زندگی میاره …

خلاصه داستان :

داستانش در مورد دختری به اسم ملیساست که توی دانشگاهشون سر تور کردن یه بچه مثبت با اعتقادات دینی محکم با دوستاش شرط میبنده . در واقع داستان تقابل افرادی از یک نسل ولی با اصول اعتقادی متفاوت و در اصل از دو دنیای متفاوت است و در این بین…

خلاصه داستان :

داستان درباره دختری که در نوجوانی یک شکست عشقی می خوره و بعد از اون از عشق بیزار میشه و پسری که برادرش رو از دست داده و دچار افسردگی شده و اتفاقاتی که برای این دو جوون میفته …

خلاصه داستان :

داستان در مورد سه تا دوسته که برای دزدیدن یک سری سفته شبانه میرن دزدی. با ورود یک سری آدم دیگه توی اون خونه سرنوشت اون سه تا دختر دچار یک سری تغییرات میشه…

خلاصه داستان :

سارا روز عروسیش تصادف می کند و می میرد. او هیچ وقت زندگی مشترک را تجربه نمی کند اما فرصت پیدا می کند قبل از جدا شدن کامل روحش از دنیا ببیند که چه حوادثی بر سر راه اطرافیانش قرار می گیرد.
او می بیند که مرگش چطور باعث تغییر سرنوشت دوربری هایش به خصوص شوهرش می شود و در آخرین لحظه های بودنش میان زمین و جهان دیگر دعا می کند که هیچ وقت خدا هیچ کسی را به حال خودش وانگذارد. این که چرا سارا این دعا را بر زبان می آورد دلیل نوشته شدن این رمان است.

خلاصه داستان :

همیشه مجبور یا شاید در معرض انتخاب هستیم . انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب دوست، انتخاب همسر و… در این رمان دختری به نام مدیا تحت شرایطی مجبور به انتخاب همسر میشه شاید هم مجبور به یک معامله میشه و در ادامه …..

خلاصه داستان :

مهرسا دختری از خانواده ای متوسط . یه دختر شاد و سرزنده که تا به حال هیچ دغدغه ای تو زندگیش نداشته و روزگار بر وفق مرادش بوده . این دختر قصه ی ما فکر میکنه که عاشقه اما کاملا در اشتباهه . با ورود شخصی به زندگیش عشق واقعی رو تجربه میکنه …